English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 122 (8924 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hot shoe U راننده زبردست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
driver U راننده اتومبیل راننده ارابه
drivers U راننده اتومبیل راننده ارابه
dexterous U زبردست
versed U زبردست
deft U زبردست
proficient U زبردست
habile U زبردست
dextrous U زبردست
sleuthhound U کاراگاه زبردست
inferiorly U بطور زبردست
raconteurs U قصه گوی زبردست
raconteur U قصه گوی زبردست
helmsman U راننده
helmsmen U راننده
driver U راننده
driving U راننده
drivers U راننده
pilot U راننده
motor man U راننده
piloted U راننده
steersman U راننده
impelent U راننده
the man at the wheel U راننده
pilots U راننده
wheelman U راننده
wheelsman U راننده
propulsive U پیش راننده
motorman U راننده موتور
power unit U پیش راننده
power plants U پیش راننده
power plant U پیش راننده
drive's cab U اطاق راننده
cabby U راننده تاکسی
cabbies U راننده تاکسی
road hog <idiom> U راننده بیابان
taximan U راننده تاکسی
driver's mate U شاگرد راننده
drive's seat U صندلی راننده
truckman U راننده کامیون
carter U راننده گاری
cabman U راننده تاکسی
bus driver U راننده اتوبوس
bulldozerer U راننده بولدوزر
assistant driver U کمک راننده
cabbie U راننده تاکسی
drivers U راننده گرداننده
train driver U راننده قطار
locomotive driver [British E] U راننده قطار
locomotive operator [British E] U راننده قطار
train operator [American E] U راننده قطار
railroad engineer [American E] U راننده قطار
locomotive engineer [American E] U راننده قطار
driver U راننده گرداننده
chauffeured U راننده ماشین
truckers U راننده کامیون
trucker U راننده کامیون
chauffeurs U راننده ماشین
chauffeur U راننده ماشین
chauffeuring U راننده ماشین
ambulanceman U راننده یا مسئول آمبولانس
iceboater U راننده قایق روی یخ
timer U وقت نگهدار هر راننده
outboarder U راننده قایق موتوری
timers U وقت نگهدار هر راننده
piloted U راننده قایق روی یخ
motor man U راننده واگون یالوکوموتیوبرقی
karter U راننده اتومبیل کوچک
hackman U راننده درشکه کرایهای
repellent U راننده بیزار کننده
pilots U راننده قایق روی یخ
repellents U راننده بیزار کننده
catch driver U راننده اجیر ارابه
pilot U راننده قایق روی یخ
pick off U رد شدن از راننده دیگر
hackney man U راننده درشکه کرایهای
gondolier U راننده کرجی ونیزی
gondoliers U راننده کرجی ونیزی
diver U راننده قایق موتوری
fly man U راننده درشکه تک اسبه کرایهای
cockpit U محل ناخدا یا سکاندار یا راننده
cockpits U محل ناخدا یا سکاندار یا راننده
provisional driver U راننده تازه کار ارابه
piloted U خلبان هواپیما راننده کشتی
puntist U راننده کرجی نام دارد
pilot U خلبان هواپیما راننده کشتی
pilots U خلبان هواپیما راننده کشتی
pole sitter U راننده نزدیک به نرده داخلی درمسیر
road hog U راننده متجاوز بحقوق سایررانندگان درجاده
corner crew U متصدیان اعلام خطر به راننده در سر پیچ
teamster U راننده یک جفت حیوان یا دستگاه اسب ودرشکه
The driver coaxed his bus through the snow. U راننده با دقت اتوبوس را از توی برف راند .
four in hand U گردونه چهار اسبه که یک راننده داشته باشد
protest flag U پرچم قرمز کوچک بعلامت اعتراض راننده قایق
remotely piloted U هدایت شونده از راه دور هواپیمای بدون راننده
drafting U راندن پشت سر راننده جلوبرای کاستن فشار هوا
hit-and-run <idiom> U حادثهای که راننده ماشین به بیراهه براند بدون اثری
set down U معلق ساختن سوارکار یا راننده ارابه بخاطر خطا
sidecar U جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
solocross U مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
sidecars U جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
predicted log racing U مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
check string U ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
understeer U تمایل اتومبیل به مستقیم رفتن در سر پیچ بیش ازانتظار راننده
fitcall finding U پیدا کردن عیب کوچک مربوط به راننده یا رده یکم
side car U جای اضافی چرخ داردرپهلوی راننده موتور سیکلت سایدکار
pit board U تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
drivers U چوب شماره یک برای استفاده در اغاز هر بخش گلف راننده لوژ
cabs U اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
cab U اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
back-seat drivers U مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
driver U چوب شماره یک برای استفاده در اغاز هر بخش گلف راننده لوژ
back-seat driver U مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
staging light U چراغی که به راننده علامت میدهد که چرخهای اتومبیل درست روی خط قرار دارند
running down case U دعوی علیه راننده وسیله نقلیه که در نتیجه تصادم باعث جرح یا خسارت شده است
warm gas thruster U جت پیش راننده متشکل از گازذخیره شده با فشار زیاد که قبل از بیرون رانده شدن ازنازل گرم شود
droning U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droned U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drone U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drones U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
cabs U جای راننده کامیون جای لوکوموتیوران
cab U جای راننده کامیون جای لوکوموتیوران
Recent search history Forum search
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com